برنامه استعدادیابی گالوپ در مدارس
برنامه استعدادیابی گالوپ در مدارس
۱۳۹۹/۰۵/۰۴

شناخت احساسات

شناخت احساسات

شناخت احساسات مرتبط با علایق شغلی

 

شناخت احساسات به شما کمک می کند تا به خودشناسی برسید. چرا که احساسات حالات درونی و همراه همیشگی شماست. مواجهه با موقعیت ها و افراد مختلف، احساسات متفاوتی را در شما ایجاد می کند. گاهی از دیدن یک دوست خوشحال می شوید و گاهی از دیدن یک سگ می ترسید. احساسات، هرکدام تاثیری بر مغز شما می گذارند و ساختار شیمیایی مغز را بر اساس نیاز بدن در آن موقعیت شکل می دهند. شناخت احساسات برای هر کس تجربه ای منحصر به فرد می باشد. حتی شدت و میزان احساسات بر اساس ساختار ژنتیک و شخصیت هر فردی متفاوت است. در این مطلب، ابتدا انواع احساسات مرتبط با علایق شغلی را معرفی کرده و سپس به طور کوتاه چند روش برای شناخت احساسات را بیان کرده ایم.

انواع احساسات:

۲ نوع احساسات اساسی وجود دارند که هرکدام شامل زیر مجموعه های فراوانی می شوند:

  1.  احساسات خوشایند
  2. احساسات ناخوشایند

۱. احساسات خوشایند

اصلی ترین این احساسات عبارتند از:

۱-۱ عشق یا علاقه

در کل، عشق باور و احساسی عمیق، شدید و لطیفی است که با مفاهیم صلح و انسان دوستی مطابقت دارد. با این وجود کلمه «عشق» در شرایط مختلف معانی مختلفی را بازگو می‌کند: علاوه بر عشق رمانتیک که آمیخته‌ای از احساسات و میل جنسی است، انواع دیگر عشق مانند عشق عرفانی و عشق افلاطونی، عشق مذهبی، عشق به خانواده، عشق به همسر، عشق به فرزند، عشق به دوست و … را نیز می‌توان متصور شد؛ در واقع این کلمه را می‌توان در مورد علاقه به هر چیز دوست داشتنی و فرح بخش، مانند فعالیت‌های مختلف و انواع غذا به کار برد. جمله «عشق چیست؟» به زبان انگلیسی، “?What is love”، در سال ۲۰۱۲ میلادی، پرتکرارترین عبارت جستجو شده به این زبان در جستجوگر گوگل بوده‌است.

۱-۲ امید

امید داشتن باور به نتیجه مثبت اتفاق‌ها یا شرایط، در زندگی است. امید احساسی است درباره اینکه می‌توانیم آنچه را که می‌خواهیم، داشته باشیم یا یک اتفاق، بهترین نتیجه را برای ما خواهد داشت. امیدوار بودن با خوش‌بین بودن متفاوت است. امید یک حالت احساسی است یعنی یکی از احساسات انسان است اما خوش‌بین بودن نتیجه یک روش و الگوی تفکر عمدی و اختیاری (بینش) است که باعث حالت و رفتار مثبت در انسان می‌شود.

۱-۳ لذت

لذت، طیف گسترده‌ای از حالات ذهنی است که انسان‌ها و دیگر حیوانات بعنوان چیزی مثبت، خوشی‌آور، یا باارزش تجربه می‌کنند. لذت شامل حالات ذهنی مشخص‌تری همچون شادی، تفنن، خوشی، خلسه، و رضامندی می‌باشد. در روان‌شناسی، لذت را بعنوان یک سازوکار بازخورد (مکانیسم فیدبک) مثبت توصیف می‌کند که موجودات زنده را در آینده به بازآفرینی شرایطی که لذت‌بخش یافته‌اند ترغیب می‌کند. بر اساس این نظریه، به همین ترتیب موجودات زنده برای اجتناب از شرایطی که در گذشته موجب رنج شده نیز انگیخته می‌شوند.
تجربه لذت، تجربه‌ای ذهنی است و افراد مختلف، انواع و مقادیر متفاوتی از لذت را در شرایط یکسان تجربه خواهند کرد. بسیاری از تجربه‌های لذت‌بخش با ارضای محرکه‌های زیستی اساسی، همچون خوردن، ورزش یا رابطه جنسی در ارتباط هستند. دیگر تجربه‌های لذت‌بخش با تجارب اجتماعی و محرکه‌های اجتماعی همچون تجربه احساس فخر، سرشناسی، و خدمت در ارتباط هستند. تقدیر از بابت آثار و فعالیت‌های فرهنگی همچون هنر، موسیقی، و ادبیات اغلب لذت‌بخش هستند.

۱-۴ شادی

خوشحالی، خرسندی یا شادی، یک حالت روانی است که در آن فرد احساس عشق، لذت، خوشبختی یا شاد بودن می‌کند. مسائل مختلفی همچون مسائل زیستی، روان‌شناختی یا دینی برای تعریف و دلیل خرسندی آورده شده‌است.
پژوهش‌ها نشان داده‌است که شادی رابطه‌ای مستقیمی با مسائلی همچون پیوند‌ها و تعامل‌های اجتماعی، وضعیت فرد از نظر داشتن شریک زندگی، کار، درآمد و حتی نزدیکی به انسان‌های شاد دارد. افرادی که در جشن ها، دیدارها و محفل‌ها شرکت می کنند از میزان شادی بیشتری برخوردار هستند. افراد زیادی شادی و خوشحالی را برابر با احساس خوشبختی و سربلندی می دانند.
فیلسوفان و متفکرانِ مذهبی، شادی را واژه‌ای برای یک زندگی خوب یا موفق و نه فقط یک احساس، تعریف می‌کنند.

۱-۵ انگیزه

انگیزه به فرآیندهایی مانند نیاز، شناخت، هیجان، و رویدادهای بیرونی گفته می‌شود که به رفتار، نیرو و جهت می‌دهند. انگیزه به صورت پدیده‌های ذهنی، زیستی، هدفمند و اجتماعی و چند بعدی هستند. رویداد بیرونی، مشوّق‌هایی است که رفتار فرد را نیرومند می‌سازد و به سمت رویدادهایی هدایت می‌کند گرچه ممکن است این رویدادها از پیامدهای مثبت یا آزاردهنده خبر دهند.

۲. احساسات ناخوشایند

۱-۱ غم

غَم نوعی احساس است که در نتیجه ازدست دادن توانایی یا بعد از احساس ضرر، ایجاد می‌شود. غم معمولاً با اشک، کم شدن انرژی و انزوا همراه است. وجود احساس غم در افراد یک امر طبیعی است اما افزایش این احساسات همراه با تنش‌ها و عوامل استرس‌آور می‌تواند تبدیل به افسردگی شود، به شکلی که فرد افسرده روزها و هفته‌ها دارای یک احساس غمگینی مستمر و ناخوشایند است. این احساس موجب اختلال در روابط اجتماعی و تحصیلی می‌شود. غم می‌تواند باعث برهم زدن خلق و خوی و ایجاد افسردگی همچنین بی‌انگیزگی یا ناامیدی شود. از عوامل ایجاد غم می‌توان به مشکلات خانوادگی، از دست دادن دوستان یا اعضاء خانواده، تنهایی، کم بود محبت، سرخوردگی اجتماعی، فقر، شکست در عشق و غیره نام برد.

۱-۲ افسردگی

افسردگی، یک حالت خلقی شامل بی‌حوصلگی و گریز از فعالیت یا بی‌علاقگی و بی‌میلی است و می‌تواند بر روی افکار، رفتار، احساسات و خوشی و تندرستی یک فرد تأثیر بگذارد.
افرادی که دارای حالت افسردگی هستند، می‌توانند احساس ناراحتی، اضطراب، پوچی، ناامیدی، درماندگی، بی‌ارزشی، شرمساری یا بی‌قراری داشته باشند. ممکن است آن‌ها اشتیاق خود در انجام فعالیت‌هایی که زمانی برایشان لذت‌بخش بوده از دست بدهند، نسبت به غذا بی‌میل و کم‌اشتها شوند، تمرکز خود را از دست بدهند، در به خاطر سپردن جزئیات و تصمیم‌گیری دچار مشکل شوند، در روابط خود به مشکل برخورد کنند و به خودکشی فکر کرده، قصد آن را داشته باشند و حتی خودکشی کنند. اختلال افسردگی هم‌چنین ممکن است باعث بی‌خوابی، خواب بیش از حد، احساس خستگی و کوفتگی، مشکلات گوارشی، یا کاهش انرژی بدن شود.

۱-۳ ترس

ترس احساسی معمولاً ناخوشایند اما طبیعی است که در واکنش به خطراتِ واقعی ایجاد می‌شود.
ترس را از دلشوره و اضطراب، که معمولاً بدون وجود تهدید خارجی رخ می‌دهد، باید جدا دانست. علاوه بر این ترس به رفتارهای خاصِّ فرار و اجتناب مربوط است، در حالی که اضطراب، ناشی از تهدیدهایی خواهد بود که مهارناپذیر و غیرقابل اجتناب تلقی می‌شوند. ترس معمولاً با درد ارتباط دارد. مثلاً کسی از ارتفاع می‌ترسد، چه، اگر از ارتفاعی بیفتد آسیب جدی خواهد دید یا حتی خواهد مرد. بسیاری از نظریه‌پردازان، چون جان برودس واتسن و پال اکمن، بیان کرده اند که ترس یکی از چند احساس بنیادین و فطری است نظیر شادمانی و خشم. ترس از سازوکارهای بقا است و معمولاً در پاسخ به یک محرک منفی خاص روی می‌دهد.

۱-۴ خشم

خشم احساسی طبیعی و ذاتی است که به شما می گوید چیزی اشتباه است و شرایط آنگونه ای که باید باشد نیست. خشم، طیف وسیعی از احساسات را شامل می شود. متناسب با عوامل ایجاد کننده خشم، شدت این احساس در شما متفاوت خواهد بود. گیر کردن در ترافیک، آسیب دیدن از کسی، مورد خیانت واقع شدن و… همگی عوامل ایجاد خشم هستند، اما شدت خشمی که احساس می کنید در هر کدام از موقعیت ها متفاوت می باشد.

۱-۵ ناامیدی

ناامیدی، احساس نارضایتی است که به دنبال برآورده نشدن انتظارات یا امیدها به وجود می‌آید. . ناامیدی سرچشمه فشار روانی است. مطالعه حس ناامیدی و بررسی علت‌ها و اثرات آن، رشته‌ای در تجزیه و تحلیل تصمیم است. ناامیدی به همراه پشیمانی دو احساس اولیه مرتبط با تصمیم‌گیری هستند.

روش های شناخت احساسات

۱ – درک منشا و مبدا احساسات

احساسات، پاسخ های برنامه ریزی شده ایست که در طی تکامل بشر شکل گرفته اند. مانند اینکه در چه شرایطی باید بترسید تا بدن آماده استفاده از بالاترین توان خود برای دفاع از جانش شود. احساسات به بقای انسان و همزیستی با محیطش نیز موثر بوده است. احساسات مثبت مشترک میان انسان ها باعث نزدیک شدن آن ها به یکدیگر و انجام کارهای فوق العاده می شود.

۲ – احساسات اولیه را بشناسید

اغلب روانشناسان مجموعه از احساسات را، هیجانات و احساسات اساسی انسان ها می دانند که باقی احساسات بر اساس آن ها می باشند. این احساسات اصلی شامل خشم، نفرت، ترس، شادی، غم و تعجب می باشند. احساساتی مثل غرور، شرم، عشق و اضطراب نیز طبق دیدگاه های جدید در زیر دسته احساسات اصلی قرار دارند.

۳ – نقش و اهمیت هر احساس را بشناسید

هر احساسی برای بقا، رشد و تصمیم گیری بسیار مهم می باشد. همه احساسات، حتی احساسات منفی به شما برای پیشرفت و حرکت کمک می کنند. مثلا فرض کنید یک روز هیچ احساس اضطراب و خجالت و غروری نداشته باشید؛ به همه چیز بی اهمیت هستید و همه چیز را از دست خواهید داد.

۴ – شناخت چگونگی تاثیر احساسات بر تصمیمات

احساسات، ارزش و اهمیت اطلاعات را تعیین می کنند و در تغییر جهت تصمیم گیری فرد می توانند موثر و مهم باشند. شناخت نادرست از خود و خواسته هایی که فرد آن ها را ارزش می داند، منجر به تصمیم گیری های اشتباه می شود. با شناسایی خطاهای شناختی و نگاهی به درون خود می توانید به احساسات تان نیز به درستی پی ببرید.

۵ – احساسات خود را ثبت کنید

هر زمانی که احساسی را تجربه کردید، آن ها را یادداشت کرده و حالاتی که برایتان اتفاق افتاده را شرح دهید. این گونه آگاهی بیشتری از نوع احساس، محرک های ایجاد کننده آن و واکنش های بدنتان به دست می آورید. شاید در نگاه اول ساده به نظر بیاید، اما وقتی اینکار را انجام دهید، متوجه پیچیده بودن احساسات و واکنش های بدن خود می شوید.

نتیجه گیری:

بحث علایق شغلی، مستقیما با احساسات ما سر و کار دارد. برای کشف علایق شغلی منحصر به فرد خودمان، باید توانایی تشخیص احساسات خوشایند و ناخوشایندی که در هر شغلی تاکنون تجربه کرده ایم را داشته باشیم. حال قلم و کاغذ آماده کنید. نام تمام مشاغلی که تاکنون تجربه کرده اید را در سمت راست بنویسید. سپس بنویسید که کدامیک از احساسات بالا را در آن شغل یا پس از ترک آن شغل، تجربه کرده اید؟
اگر احساسات مثبت را هنگام شغل و احساسات منفی را پس از ترک شغل تجربه کرده اید، به احتمال زیاد این شغل جزء علایق شغلی شما محسوب می گردد.

برای کشف بهترین شغل مناسب خودتان، اینجا کلیک نمایید

برای انجام آزمون رایگان علایق شغلی هالند اینجا کلیک نمایید

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *